عکاسی یاس
مشعل جاوید ولایت وسایه ساررحمت
درزمان خلافت عباسی دشمنان وکافران درتکاپوبودند وتمام تلاش وکوشش خودرا بکاربسته تافرزندی پس ازامام حسن عسکری (ع) متولد نگرددچراکه همگان می دانستند آن منجی عالم بشریت می باشدکه ریشه ظلم وستم راخواهدخشکاندوتخت وتاج ستمگران وسلطه جویان را درهم می شکندوسنت نبوی وعدالت علوی را درجامعه حاکم می نماید.واو کسی نمی باشدمگر امام دوازدهم شیعیان ،که پیامبر وائمه اطهار(ع) پشتوانه چنین امری می باشندپس نباید چنین فرزندی بوجودآید.تاکار مبارزه ستمکاران با او سخت گرددوباید ازرویش جدید شاخه امامت جلوگیری گرددکه قطع آن بسیار مشکل وپر مخاطره می باشداز این جهت بود که امام یازدهم مداوم تحت نظارت بودواورا از همسرش جدا نگه می داشتندواکثرا درپادگان نظامی درزندان بودوهیچ لحظه چشم جاسوسان دشمن از امام دور نمی شداما آنها نمی دانستند که قدرت مقابله با اراده پروردگار راندارندوهمانگونه که حضرت موسی بن عمران درمیان تدابیر شدیدامنیتی وجاسوسی حکومت جابرانه فرعون به آرامی زاده شدودشمن بوجوداو آگاهی نیافت تااورا ازمیان بردارد.امام دوازده مانیز بالطف الهی وتوانمندیهای دستگاه عظیم حراستی عباسیان قدم به عرضه وجودنهادوبا تولد باسعادت آنحضرت به جهانیان فهماندکه آنچه تحقق یافتنی می باشداراده مقدس پروردگار بوده وهیچ کس رایارای مقابله باآن نمی باشدو تولد آن حضرت دردوران انقلابات وآشوبهای برزگ بغدادوجهان اسلام رخ داده است.
ازامام محمد باقر وامام حغفر صادق (ع)روایت شده که فرمودند:"وقتی شب نیمه شعبان شود منادی ازافق اعلی ندامی کندای زایرین قبرحسین بن علی (ع) برگردیددرحالی که گناهان شما آمرزیده شده واجرشما باخدای شما ومحمدباشدولی کسی که استطاعت قبر حسین ردنداردقبور مطهر ائمه دیگر رازیارت کندواگرهم ممکن نمی باشدبااشاره به طرف قبرشان سلام دهد".
زمان ولادت امام
امام دوازدهم از ائمه شیعه ومهدی موعودفرزند امام حسن عسکری (ع)در سپیدم جمعه نیمه شعبان سال 255هجری در سامرا نور درخشان پروردگار درقالب وجود آسمانی تجلی یافت ونوزادی پاک ومطهر قدم به طبیعت دنیا نهاد وچون لحظه تولد فرا رسیدنوری شدید فضای اتاق را فرا گرفت بطوری که نرجس خاتون ازدیدگان حضرت حکیمه خاتون(ع) عمه امام حسن عسکری (ع) که به دستور امام یازدهم امام حسن عسکری(ع) درشب ولادت برای عمه خودحکیمه خاتون پیام دادند وفرمودند امشب نزد ماافطار کن که شب نیمه شعبان می باشد وپروردگار حجت خودراآشکار می نمائیدو درآن شب تاریخی جهت کمک در امر ولادت حضرت مهدی(ع) درمنزل امام مانده بودپنهان گردیدودمی بعد درمیان حیرت ونگرانی حکیمه خاتون نوزادی نمایان گردیدوامر ولادت تحقق یافت همین که آن حضرت پابه حضرت وجود نهادسر به سجده گذاشت وپس از ادای شهادتین به پیامبری حضرت محمد(ص) وامامت یازده امام قبل ازخود وازامامت خویش سخن گفت ونام او همانند پیامبر محمد برگزیدند ولقبش رامهدی نهادندوتمام مورخان اعتقاددارند که پیامبر اسلام (ص) خود این نام رابراونهاد واین هم نامی به این دلیل نمی باشدبلکه گویای این حقیقت بوده که همچنان پیامبر باطلوع خودعالمیان رااز گمراهی وجهل نجات خواهددادواو باظهور خود بشریت را ازتاریکی وضلالت خواهد رهانید وبه واسطه حکمت الهی درپرده غیب می باشدوآن حضرت ظهور وخروج خواهد نمود وبساط عدل خواهد گستر ودادمظلوم را ازظالم خواهد گرفت واز آن حضرت کرامت بسیار دیده شده است
مادرش ام ولد وبانویی رومی که نرجس وبه قولی ملیکه نام داشت واورا نوه قیصر روم گفتند ودرروایات بسیاری درچگونگی ازدواج امام حسن عسکری بااین بانو وهمچنین درکیفیت ولادت امام ومعجزاتی که ازآن حضرت دیده اندنقل شده وبه موجب روایات آن حضرت ازروزولادت ازانظارمردم پنهان نگه داشته ولی بعضی ازخانواده ها خاص وصحابه اورا زیارت می کردندوامام اصحاب خودرا ازغیبت قریب الوقع مطلع ساخت اصل ولادت آن حضرت جز مسلمات تاریخ می باشدوبه جز ائمه ،عالمان ،مورخان ومحدثان شیعه وبسیاری مورخان ومحدثان اهل سنت نیز به این امر تصریح کردند
دردوران امام عسکرین درمیان حاکمان بنی عباس نگرانی عمیقی بوجود آمده بودکه این نگرانی مربوط به اخبار واحادیث فراوانی بودکه توسط پیامبر وائمه اطهار بشارت تولد فرزندی ازامام حسن عسکری(ع)داده بودند که بر هم زننده پایه حکومتهای باطل وواژگون کننده تاج وتختها بودودنیارا پراز عدل ودادمی کردازاین رو آن دو برزگوار به ویژه امام یازدهم تحت نظرداشتندودستگاه خلافت سعی وتلاش می نمودتا از ولادت چنین نوزادی جلوگیری کنندوبه همین دلیل بود که دوران حمل وتولد امام مهدی از مردم مخفی نگه داشته شدوبه فرموده امام حسن عسکری(ع) ازویژگیهای آن حضرت این است که ولادتش پنهانی بود.
معجزات وکرامات شب ولادت آن حضرت
درشب تولدآن امام آب زمزم زیاد شد به گونه ای که همه می توانستند آنرارویت نمایندولی اکنون روی آن پوشیده می باشدودراین شب برات آزادی ازآتش برای افرادی زیادی نوشته می شود وآن شب را، شب برات،شب مبارک وشب رحمت گویند..
درهنگام تولد حضرت مهدی برشانه راستش نوشته شده بود"جاء الحق وزهق الباطل ان الباطل کان زهوقا"
سخن گفتن امام مهدی
وپس از تولد آن بزرگوار رانزد پدر بردند وشروع به سخن فرمود وپس از ادای شهادتین به پیامبری رسول خدا(ص) وامامت یازده امام قبل ازخود وازامامت خویش سخن گفت وآن وقت حسب الامر اما م، حکیمه خاتون اورا نزد مادرش نرجس خاتون برد .
حکیمه خاتون می فرمایدروزهفتم به نزد امام یازدهم رفتم حضرت فرمود پسر رابیاورید آن حضرت را نزد امام بردیم حضرت زبان دردهان وی گذشت وفرمود پسرم سخن بگودیدم آنچه درروزاول ازاوشنیده بودم اقرار به وحدانیت وثناجو خداپیامبر وامیرالمومنین وسایر ائمه تاپدر بزرگوارش دوباره بیان کردواین آیه5 سوره قصص راتلاوت فرمودبسم الله الرحمن الرحیم ونرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض ونجعلهم ائمه ونجعلهم الوارثین ونمکن لهم فی الارض ونری فرعون وهامان وجنودهمامنهم ماکانوا یحذرون" یعنی بنام خداوند بخشنده ومهربان مااراده کردیم که برآن طایفه ذلیل وضعیف درآن سرزمین منت گذارده وآنهاراپیشوایان خلق قرار دهیم ووارث گردانیم ودرزمین باآنها تمکن دهیم وبه فرعون وهامان ولشکریان آن دوازآنچه می ترسیدندبنمایانیم.
سپس پدر بزرگوارش گفت بخوان آنچه راکه خدا به پیامبران خودنازل کردحضرت خواندن صحف آدم را به لغت سریانی آغازنمود وبعدکتاب ادریس،نوح،صالح،صحف ابراهیم،تورات موسی،انجیل عیسی،زبورداودوفرقان محمد راقرائت نمودبعدازآن بیان قصص الانبیاء ومرسلین را شروع نمودوبعداز چهل روز به خانه امام رفتم که دیدم امام دارد راه می رودامام فرمود ای عمه مولود عزیز نزد ماخدا این است گفتم مولای من نشو ونمای اورا درچهل روز بیشتر ازدیگران می بینم وامام فرمود مااوصیاء نشو ونمای یک روز را دریک هفته دیگران رادرجمعه نشونمای یکساله دیگران رامی نمائیم ومن برخاستم وسر طفل رابوسیده وبه منزل مراجعه نمودم.
کنیه والقاب حضرت مهدی (ع)
اوحجت پروردگار وآخرین امام است که درقرآن ازآن امام گرامی بعنوان بقیه الله یاد شده است و کنیه آن حضرت ابوالقاسم والقاب آن نورالهی حجه الله چون حجت وگواه خدا به خلق می باشد،حجه آل محمد،خلف صالح،بقیه الله، منصور،صاحب الامر،ولی العصر،منتظرچون مومنان درمنتظرقدم اوهستند،صاحب الزمان یعنی فرمانروای عصرخود،مالک وقاب خلایق یعنی امرامراو ونهی نهی او،حکم حکم او وفرمان فرمان اواست ،مهدی که خلق بوسیله اوهدایت می شوندوبه وجود مقدس او درجاده ضلالت به شاهراه هدایت رسیده ورستگار می شوند وازمعرفترین القاب امام است، قایم که حضرت امام صادق(ع) می فرمایندازاین جهت که به حق قیام می کنداورا قایم گویند ومنتظرالمهدی که برای او غیبت طولانی می باشدومخلصین انتظار اورا می کشند وشکالین اورا انکار می کنند.
اوصاف آن حضرت
در شمایل حضرت گفتند که درشکل وخو شبیه جدش پیامبر وچهره اش تابناک وبرگونه ای راست خال سیاه داردودندانهایش ازهم فاصله داردوبرچهره اش علامتی دیده می شودوموقعی که ظهور نمائید مانند جوان حدود چهل ساله باقامت متعدل وپیشانی وموی بلند که برشاه هایش ریخته است وچشمانی درشت وسیاه وابروانی پیوسته وشانه ای عریض جلوه خواهدکردوآخرین زمانی که امام درانظار عمومی دیده شدهنگام خواندن نماز برجنازه پدربزرگوارش بودوغیبت آن حضرت بعداز آن آغاز گردید
اوصاف ظاهری آن حضرت شباهتهای زیادی به رسول اسلام دارد خطی ازموی سبزرنگ مانند زمرد ازگردن تاناف مبارکش کشیده شده است صورت مبارکش مانند ستاره ای درخشان ونورانی می باشدحضرت علی (ع) فرمودند: "اوجوانی است خوش روی وخوش موونور صورتش مبارکش برسیاهی محاسن انوار اوغالب می باشد"وامام محمد باقر(ع)می فرمائید:" رنگ مبارکش مایل به سرخی است مانند گل سرخ شکفته وچشمانش گشاده ومیان ابروهایش مرتفع ومابین شانه های او باز می باشدگشاده جبین است وبینی اوبلندونازک وشکم برآمدگی دارد، بیخ دندانهای ثنایش گشاده است"
امام مهدی آخرین امام شیعه بوده که همه شیعیان به اجماع به امامت آن حضرت وحدت نظردارند واورا زنده وازانظار غایب می باشد وآنحضرت رانقطه امیدخود ومنجی عالم بشریت می دانندوپیوسته درحوادث سهمگین زندگی به او پناه می برندومنتظر فرج او می باشندتا آن وقت که حکمت پروردگاراقتضای ظهور وخروج وخلافت وامامت گسترده اوبنا به وعده خداوندآن حضرت زمین راپراز عدل ودادومساوات می نمائیدوعظمت شریعت را تجدید می کندواحکام ودستورات الهی رادرمیان مردم جاری می سازد.
ولادت آن حضرت مایه برکات جهان اسلام ونور وروشنایی او سبب عدل وداد ومساوات درجامعه بوده که باظهورش پایه واساس ستمگران را برچیده ودر جهان عدل الهی را گسترش می دهد ودر روز میلاد حضرمهدی(ع) درجهان اسلام بو ویژه شیعیان وایران اسلامی بابرگزاری جشن های بزرگی این روزفرخنده را گرامی می دارند.
ازاین مقاله نتیجه می گیریم که پروردگار عالمیان هرعملی راکه بخواهد بااراده او انجام می گیرد وهیچ کسی نمی تواند جلوآن را بگیردواوامامی را برای مسلمانان آورد که مایه برچیدن ظلم وستم درجهان است وپروردگار امام را درغیبت طولانی نگه داشت تادرزمانی که اراده اوباشد درمیان مردم ظاهرش کند تاحکومت عدل الهی را درعالم گسترش دهدوحق مظلومان از اززور مداران بستاند وبه صاحبان حق بدهد.
فهرست منابع
1- شمس الدینی ، سیدمهدی : راویان وحی سسایساررحمت،قم ،نورنگار، 1370.
2- استرآبادی،احمدبن تاج الدین: آثار احمدی تاریخ زندگانی پیامبراسلام وائمه اطهار،هاشم محدث،تهران،قبله،1374.
3- آقایی،پورسید : پیدای پنهان،قم،موسسه انتشارات حضور،1379.
4- جعفریان،رسول : حیات فکری وسیاسی امامان شیعه،تهران ،مرکز چاپ ونشر سازمان تبلیغات اسلامی،1371.
5- نیشابوری، عبدالحسین،تقویم شیعه، قم،دلیل ما،1382.
6- صدر حاجی سیدجوادی : دایره المعارف تشیع ،تهران ،نشرشهید سعید محبی،1375.
تهیه تنظیم:
سیدناصرمیربلوکی
نوشته شده توسط سید محمد علی سید رضایی در چهارشنبه 86/9/14 و ساعت 6:40 عصر | نظرات دیگران()حجاب مایه عزت زن است
فلسفه حجاب صیانت روحی ومعنوی جامعه است وپوشش حجاب به آفرینش اولین انسانها روی زمین یعنی آدم وحواء برمی گرددبنا به مفادآیات قرآن آنان دارای لباس بوده اندپوشش وحجاب دراسلام عوامل مختلفی دارد که برخی ازآنها دارای جنبه روانی وبرخی اجتماعی وبعضی مربوط به بالابردن احترام زن وجلوگیری ازابتذال اومی باشدوازنظراسلام محدویت وپوشش زنان ازجنبه روانی به بهداشت واجتماع کمک می کندوازجنبه خانوادگی سبب تحکیم روابط افراد خانواده وبرقراری امنیت کامل میان زوجین است وازنظراجتماعی موجب حفظ واستیفاء نیروی کاروفعالیت دراجتماع می کردد وباعث بالا بردن ارزش زن ازنظرمرد می شود.
پوشش زن درلغت به معنی پرده وحائلی است که میان دوشی قرارگیرد ومانع دیده شدن شی متقابل شود وحجاب درمعنای پوشش زنان یک اصطلاح نسبتا جدیدی است که جانشین اصلاح فقهی "ستر"شده است وزن محجبه یعنی زنی که به گونه ای خودرا پوشانده باشد،حجاب بعنوان پوشش زنان پیش ازظهوراسلام ودرمیان ملل مختلف جهان ازجمله ایران و...وجودداشته است
تفاوت عمده فرهنگ غربی بافرهنگ اسلامی درتعریف انسان منعکس است انسان برحسب فرهنگ غربی موجودیست که معنویت فرع وروبنای زندگی مادی اوست ولی درفرهنگ اسلامی موجودی که معنویت کمال مطلوب وغایت ونهایت زندگی اوست ودراسلام معنویت وروحانیت به هیچ رو درمقابل مادیت وجسمانیت قرارنگرفته وچنین نیست که انسان مجبورگرددبرای نیل به حقیقت معنوی واقعیت مادی رانابودسازد .
رعایت حجاب تکلیفی است که ازسوی خداوندبه زن البته مردهم دراین تکلیفی داردکه به اندازه تکلیف زن نیست بنابراین برای هیچ یک ازمردوزن حق نیست چرا که دربرابرحق خداوندبرای هردو تکلیف ایجاد شده است ودرموردحجاب صاحب حق خداونداست واوست که فرمان می دهدوبندگانش مکلف به اطاعت هستندآیات 30 و31سوره نور که دراین آیات به مردان مومن فرمان داده شده که چشم ازنامحرمان فرو بندندوشرمگاه خویش را بپوشانند واینگونه رفتار سبب پاکدامنی آنان معرفی می کند وبه مومنان یادآور می شود که تنها خداوند است که به آنچه مردمان می کنندآگاه است لذا درنهان وآشکار حکم اورا به اجرا گذارده وازنظربازی پرهیز کنندتادامن پاکشان به گناه بزرگتر آلوده نشود وبرای زنان مومن صادر فرموده وآنان را به چشم فرو پوشی وحفظ خود امر کرده است وآنگاه لباسی که باید زنان بپوشند معین فرموده وداشتن آنهارانزد نزدیکان که برشمرده واجب نکرده است وهمچنین واجب شدن حجاب را ازآیات 53و59 سوره احزاب وآیه6 سوره نور هم می توان فهمید که حکم حجاب به جهتی صادر ورعایتش واجب شده است که ابتدا مردان وسپس زنان راپاکیزه نگه می داردتادردامن گناه نیفتندوزنان از خطر وآزار مردان مصون ومحفوظ بمانند .
بامراعات کردن حجاب درامورضروری وپیشگیری ازمفاسدات وبه چشم گیری مصونیت فرد واجتماعی که ازآسیبهای فوق بوجودمی آورد حدواجب حجاب پوشش بدن غیراز دست وصورت بالباس مناسب است .
حجاب دراسلام براساس دستورصریح خداوندبرای منزه نگه داشتن جامعه وباتوجه به تفاوتهای طبیعی زن ومرد ایجادشد که بنیادی خردمندانه وطبیعی داشته که درسوره نور واحزاب درخصوص حجاب نظرقاطع خداوند رابیان کرده که دراین آیات کلمه حجاب بکاربرده نشده وتنها آیه ای که درآن کلمه حجاب استفاده شده مربوط به زنان پیامبر است که درسال پنجم هجرت درسوره احزاب آیه 53آمده است هرگاه ازرسول خدا چیزی می طلبید ازپس پرده طلب کنیدکه حجاب برای آنکه دلهای شما وآنان راپاک وپاکیزه گردانند بهتراست
برهنگی ارزش زن راازبین می برد واو رادرحد یک کالاپست می کندوزنی که بدن خود را درمعرض دیدهمگان گذارداین است که باتکیه برزنانگی خویش جای درجامعه بازکندنه تکیه برانسانیت خویش واواعلام می داردآنچه برای اواصل است زن بودن اوست نه انسان بودن ونه اندیشه ولیاقت وکارایی واین زن است برخودمی باشدبی بندباری درپوشش درتحریک است وبی بندباری درتحریک بنیاد خانواده را متلاشی می کند.
حفظ حریم وشخصیت زن عفت او می باشدکه حجاب زن نشان دهنده عقل عملی اودرجامعه است که نمی خواهد سرمایه خلقتی خودرا به هدرداده ودراختیارهرفردی قراردهدوحجاب زن مسلمان نشان دهنده نوع تفکر وهدف داری است که درنظر داردونمی خواهد درفرهنگ مادی ومصرفی مستجیل شود وخودرامستقل وصاحب اختیار واراده دانسته ودراین راه پرچمداری رابرگزیده است پس چطورامکان دارد کسی که پرچمدار ارزشهای اسلامی می باشد سست وضعیفترین فردباشد وزنان مسلمان طی 14قرن ثابت کردندکه مقاوم ترین اشخاص درراه ارزشهاوپاسداری ازولایت هستند وباوجود هزاران دسیسه درمقا بل دشمنان اسلام ایستادگی کرده اندوحجاب خود راحفظ ومحافظت نموده اند وآن این است ودرحقیقت حجاب لطف وعنایت خداوندبه زن مسلمان نه تحمیل ،محدویت وخشونت به همین جهت ایمان وتقوا وخداپرستی زن مسلمان است که صلاحیت همسری برای مردمسلمان راپیدا می کندکه زن بی ایمان وبی حجاب صلاحیت همسری مردمسلمان رانداردوزن باحجاب خودمایه سرفرازی وعزت خوددرجامعه است که بارعایت این امرخداوندی می تواند جامعه را بااهداف متعالی برساند ومایه افتخار خود وسایراقشارشود.
فهرست منابع
1-دایره المعارف زن ایرانی
2-عادل،حداد:فرهنگ برهنگی وبرهنگی فرهنگی
3- مطهری،مرتضی:مسئله حجاب
4-فنایی اشکوری،محمد:منزلت زن دراندیشه اسلامی
5-جوادی آملی:زن درآیینه جلال وجمال
6-جلیلی،محمدرضا:جایگاه زن دراسلام ویهودیت
7-آذری قمی،احمد:سیمای زن درنظام اسلامی
8-خزعلی،کبری:زن،عقل،آیمان ومشورت
تهیه تنظیم:
سیدناصرمیربلوکی
نوشته شده توسط سید محمد علی سید رضایی در چهارشنبه 86/9/14 و ساعت 3:36 عصر | نظرات دیگران()بالغ شدن وانجام تکالیف شرعی
مقدمه
با بحث درباره تکلیف رسیدن وواجب شدن اعمال برانسان که دین آنها را لازم دانسته که دین مقدس اسلام اهمیت فراوانی برای آن قایل می باشد بدلیل اینکه موقعی که کودک ونوجوان به بلوغ می رسدوارد مرحله جدیدی وبالاتری از فهم وشعور وادارک مسایل می شوند که اوخود را مسئو ل دانسته ودربرابرتکلیفی که براو واجب شده احساس مسئولیت می کند واز این رو می باشد که پروردگار عالم سن معینی را فاصله میان کودکی ومردانگی وزنانگی قرارداده وبا ورود به این دوران کلیه احکام شرعیه برکسانی که به سن بلوغ رسیده اندلازم می شود واززمانی که دختر وپسرعلامتهای بالغی درآنان نمایان می گرددو شرعا کلیه اعمال که برانسان بالغ لازم است مکلف می گردند
بلوغ چیست وچه زمانی انسان به سن بلوغ می رسد
بلوغ درلغت به معنی وصول ورسیدن است ودراصطلاح فقهی به معنی پایان دوران کودکی آمده است وهمچنین درفقه وحقوق به معنای رسیدن انسان به مرحله ای ازرشدکه ملزم به رعایت قوانین شرعی وعرفی می باشندوبلوغ یکی ازشرایط عمومی الزام به تکالیف وبرخورداری ازبرخی حقوق بوده که اهلیت خوانده می شود
تکالیف شرعیه اعم از الامر ونواهی بوده که نظربه اینکه تکالیف شرعی بوده که دراصطلاع عامه مردم دواران بلوغ را دوران تکلیف می گویند.
علایم بلوغ ورسیدن به تکلیف
علائم بلوغ درپسران عبارتنداز1- روییدن موی خشن برروی شرمگاه واطراف آلت تناسلی.2- اختلام ویا ترواش منی.3- ورود به شانزده سالگی
علائم بلوغ دردختران عبارت است از:1- روئیدن موی خشن برروی شرمگاه واطراف آلت تناسلی.2-.دیدن خون حیض.3- ورود به ده سالگی.
دختر وپسر باورود به دوران بلوغ شرعا مکلف به انجام کلیه تکالیف شرعیه اعم از الامر ونواهی بوده وواجبات شرعی ازقبیل نماز ،...برآنها واجب می گردد
روایات اسلامی عمر انسان رابه چندین مرحله تقسیم می نمائید مرحله اول عبارت است از تولد تاهفت سالگی ومرحله دوم از7سالگی تا14سالگی ومرحله سوم باورود کودک به پانزده سالگی آغاز می گردد که دراین سن است که کودک به تدریج باظاهرشدن علامتهای درجسم خودروبرو می گرددودرخود ودیگران احساس تحول در وضعیت روحی وجسمی او نمایان می گردددردین دوران است که کودک بااحتلام عملاازدوران کودکی خارج می شودووارد جوانی می شوداین دوران را اصطلاح فقهی بلوغ می نامند دختران با ورود به سن ده سالگی وظاهرشدن علائمی ازقبیل احتلام وحیض وغیره وارد بلوغ می شوندبنابر روایات ومتون فقه از لحظه ای که کودک بالغ می گردددر واقع شخصیت مستقل بوده که ازآن لحظه بالغ بوده که کارهای نیک وبدبرای آنان ثبت می گرددودرروز قیامت مورد مواخذه وبازپرسی قرار می گیرند
واجب شدن احکام بربالغین
درکتابهای فقهی بالغین از احکام ویژه ای برخوردارهستندکه آن احکام عبارتنداز 1- کلیه واجبات شرعیه ازقبیل نماز،روزه،خمس،زکات برانسان بالغ واجب می باشد.2- فرد که بالغ باشد درمعاملات می تواندشرکت کند وقراردادامضاء نمایدلذا کودک حق تصرف دراموال ،حق خرید،فروش،قرض گرفتن،قرض دادن،ازدواج وطلاق ،اجاره،مضاربه ،مزارعه،مساقات ،ضامن شدن،حواله دادن وگرفتن ،کفالت و..را ندارد3- کلیه حدود شرعی بربالغ جاری می گردد نابالغ درصورت ارتکاب قتل ازحد معاف می باشد4- هرمسلمانی ملزم می باشدپسر خودرا پس ازتولد ختنه نمائیدواگر در سن طفولیت این امر به تاخیر افتاددرهنکام بلوغ باید ختنه گردد
قرآن وبلوغ
این موضوع باتعابیری درقرآن درسوره نورآیات 24،58 و59وسوره نسا آیات 4و6 وسوره انعام آیات 6 و152وبامترتب شدن آثاری برآن درسنت نبوی گسترش یافته است
با استناد به سه آیه صریح ازآیات کریمه واحکام محکم قرآنی به شرط حدوث احتلام درپسران ووقوع حیض دردختران بلوغ را مسلم دانسته اند
آیه 6 سوره نسا ء می فرمائید(واتبلوا الیتامی حتی اذابلغواالنکاح )"یتیمان را بیازمایدتاهنگامی که به حد نکاح رسیدند ودرآیه 58 سوره نور قرآن می فرمائید(والذین لم یبلغوا الحلم)"وآنان که به حد احتلام نرسیده اند وقرآن درآیه 59 سوره نورفرمایش دارد(واذا بلغ الاطفال منکم احلم)"وهر گاه اطفال شما به حد احتلام رسیده اند
آرا فقها درباره بالغ شدن
تعیین سن به عنوان یکی ازنشانه های بلوغ فقهای عامه باامامیه اختلاف دارندبسیاری ازفقهای عامه سن 15 و18 سال برای هردو جنس سن بلوغ شناخته اند شیخ طوسی درکتاب مسبوط حیض رانیز ازنشانه های بلوغ زن دانسته است ودر عصر حاضر نیزفقهای شیعه درمورد سن بلوغ اختلاف نظر پیدا کرده اندوعده ای تعیین سن رابرای بلوغ درست نمی دانندزیرا آفاق ونژادهاوطبایع وقوه ضغف در قرب زمانی بلوغ تاثیر عمیق داردوباسن نمی توان آن راتعیین کرد
وازاین مقاله می توانیم درک کنیم که بلوغ درچه زمانی است وچه هنگامی احکام پروردگار بربالغین لازم وواجب می گردد وزمان تکلیف رسیدن کی است وباید چه کارهای را انجام دهیم وهمچنین می توان نتیجه گرفت که دراسلام چرا به سن تکلیف رسیدن افراد اهمیت دارد ودرچه موقعی فرد بالغ شده واحکام براو لازم وواجب می باشدوعلائم بلاغت کودک چه موقع بوده تا خود را آماده اجرای احکام نمائیدوآیا سن معینی دارد ویا علامتی بوده که مشخص می گردد که اوبه بلوغ رسیده وباید واجبات را انجام دهد.
فهرست منابع
1--صدر حاجی سیدجوادی : دایره المعارف تشیع ،تهران ،نشرشهید سعید محبی،1375.
2-موسوی بجنوردی،محمدکاظم : دابره المعارف بزرگ اسلامی ،تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی،1379.
تهیه وتنظیم
سید ناصرمیربلوکی
نوشته شده توسط سید محمد علی سید رضایی در چهارشنبه 86/9/14 و ساعت 3:33 عصر | نظرات دیگران()
